«در گیر کرده است و با زور هم بسته نمیشود.» کلماتی بود که از زبان تکنیسین خارج شد و راننده از طریق بلندگو آن را شنید. با عجله میدوید. در بخش کنترل را باز کرد و قسمتی از سقف را باز کرد. نگرانی در چهره اش موج میزد. مردم داخل واگن مترو نشسته بودند و انتظار میکشیدند. بالاخره بعد از چند دقیقه در بسته شد و تکنیسین به راننده اعلام کرد. مردم با دست زدن او را تشویق کردند. ساعت بیست و سی و یک دقیقه بود که از ایستگاه متروی آزادی و بعد از دو ایستگاه بالا آمدم.
-
شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۸:۱۳
-
۴۳۲ بازدید